بررسی کردن کمیکهای فوریه تا ژوئن ۲۰۱۵
بررسی کردن کمیکهای فوریه تا ژوئن ۲۰۱۵
متأسفانه یا خوشبختانه دوباره ۵ ماه عقب ماندگی در بررسی کردن کمیکهای هفتگی را با یک پست و همچنین تعدادی بسیاری نقد جبران کردیم.
آن لیست منتخبی از مهمترین کمیکهایی می باشد که در آن مدت نشر یافته شده شده می باشد و همچنین جهت پیشنهادهای هفتگی از همین هفته دوباره بررسی کردنهای ما را دنبال کنید.
Batman Eternal #52
- نویسنده: Scott Snyder, James Tynion IV, Ray Fawkes, Kyle Higgins, Tim Seeley
- طراح: Eduardo Pansica, Julio Ferreira, Robson Rocha,Guillermo Ortego, David LaFuente, Tim Seeley, Ray Fawkes
- ناشر: DC Comics
بعد از گذشت یک سال شمسی بالاخره سری «بتمن: جاویدان» نیز به همراه دیگر کمیکهای هفتگی به پایان رسید. کمیکی که قرار بود با تیم چند نفرهای روایت عظیمی را در ۵۲ قسمت روایت کند.
بدترین نقطه ضعف آن سری آن بود که بیخود و همچنین بیجهت داستان را کش دادند. روایتی که میتوانسته بود حداکثر در ۱۰ قسمت روایت می شود در ۵۲ قسمت روایت شد و همچنین طبیعتاً نقاط ضعف بسیاری را با خود به همراه آورد و همچنین مشکلاتی مثل حضور کمرنگ و همچنین بیاهمتی کاراکترها، حضور موقتی و همچنین ضعیف شرورها، خارج کردن جیم گوردون و همچنین بتمنی بیبخار. در جای جای آن سری آدم بیدرنگ به یاد داستان «بتمن: هاش» و همچنین «سقوط شوالیه» و همچنین شباهتهای آن سری با آن کمیکها میافتد. در آن سری نیز شرورها پشت سر هم میآیند، هویت شرور نهایی ناپیداست و همچنین اتفاقات و همچنین معماهای بسیاری در کمیک اتفاق میافتد. از ایرادات غیره ای که میقدرت به آن سری گرفت آن می باشد که داستانهای فرعی ضعیفی را به همراه دارد. مثلاً داستان «بتوینگ» در قعر تیمارستان آرکام که واقعاً معلوم نیست در آن سری چه نقشی دارد. یا مثلاً ماجراهای «ردهود» و همچنین «بتگرل» که به دنبال تبرئهی «جیم گوردون» خواهند بود. (و همچنین جذاب و جالب اینجاست که هنگام و زمانی که مدارک مورد نظر را پیدا میکنند باز هم «جیم گوردون» بدون هیچ توضیح ویژه ای در زندان باقی میماند!)
برگردیم سر قسمت آخر. دراین قسمت بار دیگر «اسنایدر» و همچنین دیگر نویسندگان به قبل نقب میزنند. شرور اصلی آرک «محفل جغدها» بازگشته تا انتقام بگیرد و همچنین بتمن که دیگر توانی برایش نمانده بایستی و حتما با او مقابله کند.
در آن چند وقت اخیر در داستانهای «بتمن» به قبل زیاد نگاه شده می باشد. در آرک کنونی «بازی نهایی» نیز پای محفل جغدها و همچنین قبلی جوکر باز شده می باشد و همچنین به نظر میرسد که اسنایدر از ارجاع دادن به کارهای پیشین خود لذت میبرد. در آن میان نقطهی آزاردهنده آن می باشد که حتی «لینکلن مارچ» نیز به نوعی شرور اصلی نیست و همچنین نقشهی تمام آن ماجراها را فردی یا شخصی کماهمیت به نام Cluemaster کشیده می باشد. فردی یا شخصی که در شمارهی قبلی کشته شد و همچنین در آن قسمت مشخص شد که او همچنین توانسته مکان «محفل جغدها» را نیز پیدا کند. (خود بتمن در تمام آن سال شمسیها متوجه آن محفل نشده بود و همچنین آنکه چگونه و چطوری آن شخص – که خود کپی درجه دوم از ریدلر می باشد – توانسته آن محفل را کشف کند خود جای سوال می باشد!)
به شخصه اصلاً از رویارویی بتمن و همچنین لینکل مارچ خوشم نیامد. به یاد بیاورید که او همچنین در آرک «محفل جغدها» چه دشمن خونینی بود و همچنین در اینجا شروع به رجز خواندن میکند و همچنین حتی نمیتواند یک بتمن بیسلاح را از پای در آورد. از جایی که «سال شمسی صفر» را یادآوری میکند نیز بینهایت بدم آمد. در ضمن به نظر میرسد که بعضی از کاراکترهای آن قسمت در تمام سال شمسی قبل خواب بودند و همچنین جدید و تو و تازه در آن قسمت یادشان افتاده که به کمک بتمن بیایند! البته دیگر مهم نیست. آن سری آنقدر بد بوده که دیگر به هیچکدام از کاراکترهایش اهمیت ندهم.
شاید تنها نقطهی مثبت آن قسمت آن هم می باشد که سرانجام میفهمیم چرا اسم آن مجموعه «بتمن: جاویدان» گذاشته شده می باشد، تنها و فقط همین. آن هم هم به صورت شعارهایی که «جیم گوردون» میدهد. احتمالاً دیسی آن مجموعه را تنها و فقط به آن خاطر چاپ کرد که بعضی شخصیتهای قدیمی و همچنین جدید را به داستانهای بتمن وارد کرده و همچنین اوضاع بعضی شخصیتها مانند «سلینا کایل» را جهت داستانهای بعدی تغییر دهد. در صورتی که میخواهید آن تغییرات را بدانید زحمت تو را آسان میکنم و همچنین آن همها را همینجا مینویسم تا از یک سری ۵۲ قسمته در امان بمانید. آن تغییرات عبارتند از:
۱- وارد شدن «جولیا پنیورث»
۲- تغییر پیدا کردن شدن «هارپر ور» به «پرندهی آبی»
۳- از کار بر کنار شدن «جیم گوردون» – او فعلاً همانطور که در آرک «بازی پایانی» نیز دیده شد دیگر ریاستپلیس نیست.
۴- به وجود آمدن ارتباط و رابطهی عاطفی بین «جیسون تاد» و همچنین «باربارا گوردون». هرچند هنوز آن دو با هم هیچ ارتباط و رابطهای ندارند ولی شاید در داستانهای بعدی به آن مورد پرداخته می شود.
۵- وارد شدن «استفانی براون» یا «اسپویلر»
۶- جدا شدن رسمی «بتمن» و همچنین «کتوومن»
۷- تغییر پیدا کردن شدن «کتوومن» به ریاست مافیای شهرستان گاتام و همچنین همراهی «کیلر کراک» با او
۸- خلع درجهی «جیسون بارد» از سمت ریاستپلیسی پلیس گاتام – هنوز مشخص نیست ارتباط و رابطهی او و همچنین «ویکی ویل» به چه صورت خواهد بود.
۹- اسیر شدن «لینکلن مارچ» به دست «محفل جغدها»
۱۰- وارد شدن «هاش» به داستانهای بتمن در The New 52
فرزان رحمانی
۴ از ۱۰
———————————–
Deadpool #45
- نویسنده: Brian Posehn, Gerry Duggan و همچنین نویسندگان مهمان
- طراح: Mike Hawthorne, Scott Koblish و همچنین طراحان مهمان
- ناشر: Marvel Comics
شماره ۲۵۰ کمیک ددپول مثل اکثر ویژهنامههای مارول متشکل از چند داستان فرعی و همچنین یک روایت اصلی می باشد که در نهایت نه تنها با دو نیم شدن کره زمین و همچنین مردن و مرگ ددپول بلکه با مردن و مرگ تمام دوستانش در آن سری تمام میمی شود.
شماره ۴۵ ددپول (که آن هم ۲۵۰ در مجموع می باشد) و همچنین مردن و مرگ ددپول خیلی فیلم دیدنی و جذاب فارسی وار همه دشمنانش را با چند مونولوگ ماندگار قل و همچنین قمع میکند و همچنین سپس خیلی فیلم دیدنی و جذاب هندی وارتر (و همچنین البته مثل دائما به رسم کارهای احمقانه ددپول، احمقانه) به زندگی خودش و همچنین دوستانش پایان میدهد. آن ساختار داستان اصلی که ۲۸ صفحه میمی شود را تشکیل میدهد و همچنین باقی کار (چیزی حدود ۶۰ صفحه) با نویسندگان و همچنین طراحان مهمان از دوستانی می باشد که وید ویلسون در آن سری با آن همها آشنا شده می باشد. داستانهایی کوتاه با موضوعاتی طنز که خواندنشان اکثرا و بیشتر از قسمت و بخش اولی که مرتبط به داستان اصلی می باشد توصیه میمی شود. داستانهای کوتاه آن ویژهنامه به مقدار و اندازه تمام ۴۵ قسمت عرضه شده سرگرمتان می کند. ولی باید توجه داشت پایانبندی داستان اصلی را نه میمی شود خوب توصیف کرد نه بد. در کنار آن که نقصی در پایان می باشد ولی باید توجه داشت دوگان و همچنین پوسن آن همچه را در آن ۴۵ قسمت (البته بعضی از زیرداستانها به طرز آزاردهندهای مزاحم بود) طرح ریختهاند به خوبی جمعبندی میکنند.
آن هم چه در ماههای قبل در مورد مردن و مرگ ددپول وعده داده شده بود در آن ویژهنامه بررسی کننده و پروهشگر شد ولی باید توجه داشت کمی آن اراده و تصمیم راسخ با عجله تنها و فقط جهت غیبت شاید کوتاه آن کاراکتر در دنیای بعد از ریبوت جنگهای پنهان احساس میشد.
مهران فلاح
۷٫۵ از ۱۰
———————————–
#۴۸ The New 52: Future End
- نویسنده: Brian Azzarello, Jeff Lemire, Dan Jurgens, Keith Giffen
- طراح: Allan Goldman, Freddie Williams II, Andy MacDonald, Stephen Thompson, Scott Hanna
- ناشر: DC Comics
«۵۲ جدید: پایان آیندگان» دومین سری هفتگی دیسی بود که یک ماه بعد از نشر «بتمن: جاویدان» کسب و کار خود را آغاز کرد. رویدادی که قرار بود مستقیماً به رویداد عظیم «همگرایی» سوق داده می شود.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردهایم داستان آن کمیک مرتبط به یک بعدیی احتمالی می باشد و همچنین شخصیت اصلی آن هم نیز «تری مکگینیس» یا آن هم «بتمن ماورا» میباشد. در قسمتهای واپسین «مکگینیس» در نبرد کشته میمی شود و همچنین جایش را به «تیم دریکی» میدهد که سال شمسیهاست پیشهی ابرقهرمانی را کنار گذاشته. تیم به بتمن ماورای جدید تغییر پیدا کردن شده و همچنین بار دیگر به قبل سفر میکند تا جلوی Brother Blood و همچنین نابودی دنیا را بگیرد.
معتقدم از بین سه کمیک هفتگی دیسی، آن عنوان از بقیه منسجمتر بوده و همچنین داستان بهتری را روایت کرده می باشد. «برایان آزارلو» که تا همین چند ماه پیش یک «واندروومن» فوقالعاده مینوشت جزو تیم نویسندگان آن عنوان می باشد. همچنین آن عنوان بر خلاف دو عنوان دیگر اکثراً طراحیهای مشابه داشته و همچنین تفاوت طراحی زیاد در آن هم حس نمیمی شود. سه شمارهی آخر آن عنوان به خاطر سفر در زمانش کمی گیجکننده بوده می باشد ولی یک خوانندهی با دقت در آن مورد با مشکل مواجه نخواهد شد. در قسمت آخر میبینیم که «تیم دریک» به ظاهر جلوی نابودی زمین را گرفته می باشد ولی چندی بعد مشخص میمی شود که در بعدیی جدید نیز Brother Blood حاکم زمین می باشد. شاید آن پایان تلخ را بتوان جزو موارد و نکات منفی آن قسمت دانست. به عنوان یک خواننده شخصاً انتظار داشتم که قسمت آخر یک نقط ختام فاخر باشد ولی اینگونه نشد. به همچنین و علاوه پایان کمیک کمی گنگ به نظر میرسد و همچنین خواننده حس میکند که کمیک چیزی کم دارد و همچنین آن پایانی که پیش روی اوست، راضی کننده نیست. البته ظاهراً دیسی جهت آن عنوان باز هم برنامه جذاب و جالب و خوب دارد و همچنین داستان آن سری بعد از «همگرایی» در کمیک «بتمن ماورا» دنبال خواهد شد.
البته آن کمیک بینقص نیز نبود و همچنین بعضی سوالهای بیجواب پیش روی خواننده گذاشت. جهت مثال در نهایت نیز دلیل درگیری «بتمن» و همچنین «سوپرمن» مشخص نمیمی شود یا سرانجام «لانا لنگ»، «گریفتر» و همچنین دخترخواندهی جدیدشان چنان که بایستی و حتما و همچنین شاید معلوم نمیگردد.
در ادامه چند خطی نیز در مورد «همگرایی» برایتان مینویسم: شاید برایتان سوال پیش آمده باشد که در صورتی که آن کمیک در بعدی میگذرد پس چگونه میتوانسته به «همگرایی» مرتبط باشد؟ جواب آن سوال در کمیک «بوستر گولد: پایان آیندگان» که ماه سپتامبر نشر یافته شده شد نهفته می باشد. در آنجا دیدیم که «بوستر گولد» مکان «نقطهی ناپدیدی Vanishing Point» را به «برینیاک» لو میدهد. «نقطهی ناپدیدی» جایی می باشد که از آنجا میقدرت به تمام زمانها و همچنین مکانها دست یافت. دست پیدا کردن و یافتن «برینیاک» به آن مکان او را قادر کرده که تمام دنیاهای را جمع کند. همچنین در کمیک «همگرایی» شاهد آن هم هستیم که «برینیاک» بازنگشته می باشد و همچنین «تلوس» هنوز در انتظار ارباب خود می باشد. دلیل بازنگشتن «برینیاک» آن هم می باشد که او در «۵۲ جدید: پایان آیندگان» به لطف Brother Blood شکست خورده و همچنین نابود شده می باشد.
در کل بهتان پیشنهاد میکنم که آن سری را بخوانید زیرا و به درستی که بهترین سری هفتگی دیسی بوده می باشد.
فرزان رحمانی
۷٫۵ از ۱۰
———————————–
Earth 2: World’s End #26
- نویسنده: Daniel H. Wilson, Marguerite Bennett, Mike Johnson, Cullen Bunn
- طراح: Eddy Barrows, Eber Ferreira, Eduardo Pansica,Julio Ferreira, R. B. Silva, Marc Deering, Tyler Kirkham, Jorge Jimenez, Scott Cohn, Walden Wong, Pascal Alixe, Juan Jose Ryp, Paulo Siqueira
- ناشر: DC Comics
«زمین ۲: پایان دنیا» آخرین سری هفتگی دیسی بود که کسب و کار خود را آغاز کرد و همچنین ماجراهای آن هم در دنیایی موازی و همچنین در زمین ۲ میگذرد. پیش از آن نیز دیسی با نشر عنوان «زمین ۲» ماجراهای آن دنیا را روایت کرده بود. ماجراهایی که شاید از آن هم ابتدا نیز در حال ساخت ماجرای حملهی دارکساید و همچنین شروع مجموعهی «زمین ۲: پایان دنیا» بودهاند. در آن دنیا قهرمانان اصلی یعنی «سوپرمن»، «بتمن» و همچنین «واندروومن» در اولین جنگ بین زمین ۲ و همچنین اپوکالیپس کشته شدند و همچنین بعد از آن هم قهرمانان جدیدی روی کار آمدند. قهرمانانی زیرا و به درستی که «آلن اسکات» یا آن هم «فانوس سبز» و همچنین «جی گاریک» یا آن هم «فلش». شاید آن اسامی با نامهایی که به آن همها عادت دارید فرق داشته باشند. مثلاً احتمالاً «فلش» را اکثرا و بیشتر با نام «بری آلن» و همچنین «فانوس سبز» را با نام «هال جوردن» میشناسید. علت آن هم آن می باشد که در واقع عنوان زمین ۲ به نوعی از قهرمانان عصر طلایی دیسی بهره بری و استفاده کرده و همچنین آن همها را با طراحی جدید وارد ماجراهای جدید کرده می باشد.
در کمیک «زمین ۲: پایان دنیا» اپوکالیپس با دیگر به زمین ۲ حمله میکند و همچنین قهرمانان بایستی و حتما از زمین دفاع کنند. در آخرین قسمت آن سری پایانی تلخ در انتظار ساکنین زمین ۲ می باشد. دارکساید پیروز میمی شود و همچنین زمین ۲ نابود میمی شود. بسیاری از انسانها همراه بعضی قهرمانام پیش به سوی منزل و خانهای جدید راهی ناکجاآباد میشوند و همچنین عدهای از قهرمانان نیز ناپدید میشوند.
عنوان «زمین ۲» از آن هم ابتدا حرفی جهت گفتن نداشت و همچنین تنها و فقط سعی در روایت ماجرا و همچنین اضافه کردن شخصیتهای جدید داشت پس جای تعجب نیست که همتای آن هم یعنی «زمین ۲: پایان دنیا» نیز عملکرد ناامید کنندهای داشته باشد. در ۲۶ شمارهای که روایت شد شاهد جنگ بین دو سیاره بودیم و همچنین دیگر هیچ. طراحیهای نچندان دلچسب کمیک نیز در آن میان کمکی به مخاطب نکرده می باشد. پوئن منفیای که در دو مجموعهی هفتگی دیگر نیز شاهدش بودیم یعنی «کش دادن داستان» را در اینجا نیز شاهد هستیم. البته خداوند تبارک و تعالی را شکر که آن مجموعه تنها و فقط ۲۶ قسمت داشت و همچنین سریع از شر آن هم خلاص شدیم. همچنین و علاوه بر آن شخصیتهای داستان نیز چندان جذاب و جالب توجه نیستند. «دیک گریسون»ـی که در اینجا شاهدش هستیم انسانی ضعیف می باشد که شوهر یا همسر خود «باربارا گوردون» از او و همچنین پسرشان مراقبت میکند! انسانی که ضعفش خیلی زیاد روی اعصاب می باشد و همچنین همچنین و علاوه بر آن فرایند «قهرمان شدن یه روزه» را در اینجا نیز شاهد هستیم. شخصیت غیره ای نیز که در آن مجموعه زائد بود کسی نیست جز «سوپرمن». منظورم «سوپرمن» جدید زمین ۲ نیست بلکه آن هم سوپرمن قدیمی می باشد. هرچند خود سوپرمن جدید نیز چندان گیرایی ویژه ای ندارد ولی ایدهی برگرداندن سوپرمن قدیمی به عنوان یک توئیست قبلاً نیز کار شده می باشد و همچنین در اینجا تنها و فقط جهت پر کردن چندین قسمت آورده شده می باشد. ماموریت آلن اسکات جهت نجات زمین به وسیلهی همکاری با دیگر آواتارهای عناصر خیلی زیاد حوصلهسربر می باشد و همچنین مکالماتی که او همچنین با معشوق سابقش برقرار میکند آزاردهنده می باشد.
به غیر از آنها معظلات و مسائل و مشکلات غیره ای نیز در آن مجموعه وجود داشت که ترجیح میدهم در موردشان صحبت نکنم. خلاصهی کلام آن که آن مجموعه تنها و فقط جهت آن نشر یافته شده شد که ماجرای وارد شدن قهرمانان به رویداد «همگرایی» را شرح دهد و همچنین مورد بهره بری و استفاده و نیاز ضروری به ذکر نیست که هرچیزی بود به غیر از خوب.
فرزان رحمانی
۴٫۵ از ۱۰
———————————–
Injection #2
- نویسنده: Warren Ellis
- طراح: Declan Shalvey
- ناشر: Image Comics
وارن الیس، دیکلان شلوی. خالقان سری جدید کمیک مون نایت که در زمان عرضه کمیکشان غوغایی به پا کردند، متأسفانه در آن هم زمان آن تیم تنها و فقط آرک اول کمیک را به تصویر کشیدند و همچنین اعلام کردند که قرار می باشد بروی کمیک غیره ای کار کنند ولی باید توجه داشت هیچ کس نمیدانست چه کمیکی. تا آنکه کمپانی Image نام آن دو را جهت عنوان جدیدش Injection اعلام کرد.
Injection کمیک عجیبی می باشد. حال و همچنین هوایی غریب دارد و همچنین کاراکترهایش انسانهایی عادی با قبلای غیر مرموزاند. قسمت اول داستان به معرفی همین شخصیتها و همچنین ارتباطشان میپردازد، تیمی که جهت مأموریتی گرد هم آمدهاند ولی باید توجه داشت حالا آن تیم از هم پاشیده، رهبر تیم و همچنین پروتاگونیست اصلی که زنی می باشد با نام ماریا کیلبراید در بیمارستانی روانی تحت نظر می باشد و همچنین افراد تیم از هم پاشیدهاند. حالا با بروز مشکلاتی شامل شیوع یک بیماری کشنده که مسبب آن هم تشکیلاتی پهناور و بزرگ می باشد. آنکه چه اتفاقی در قبل جهت آن اشخاص افتاده و همچنین چه خطری دنیا را تهدید میکند سوالاتی می باشد که در قسمت اول در ذهن مخاطب شکل میگیرد.
در توضیح ژانر آن کمیک آنگونه آمده: کتابی در ژانر سای فای، وحشت، جنایی، تکنو تریلر!
قسمت دوم کمیک با وارد شدن کاراکتر جدیدش حال و همچنین هوایی اکشن به خود میگیرد. آنجاست که دیکلان شلوی جدید و تو و تازه هنر واقعی خود را به دیدن کردن و نمایش میگذارد. نورپردازی، رنگزنی بیروح فضا و همچنین زوایای فوقالعاده شلوی در کنار خون و همچنین خونریزی ملایمش تأثیر بزرگی در پیشبرد موفق داستان الیس دارد.
تا به اینجای کار شخصیتهای داستان همگی بازگوپذیر، دوست داشتنی و همچنین به طرز مهیجی تأثیرگذار ظاهر شدهاند با آنکه در آن قسمت هم هیچ چیز از جزئیات بیشتری مشخص نمیمی شود و همچنین باز هم به سوالاتی که در ذهن مخاطب شکل میگیرد اضافه میمی شود.
Injection (که حالا هم با وجود ۲ قسمت نمیمی شود معنی درستی جهت عنوانش پیدا کرد) فضایی فراهنجار را با روایت آرام و همچنین حسابشده الیس در هم آمیخته تا خیلی راحت با سوالات بیشماری که در ذهنتان میکارد به خواندنش ترغیبتان کنید.
مهران فلاح
۹ از ۱۰
———————————–
Superman #39
- نویسنده: Geoff Johns
- طراح: .John Romita Jr
- ناشر: DC Comics
قسمت ۳۹ سوپرمن قسمتی مهمی می باشد. چرا؟ زیرا و به درستی که آخرین قسمت از ران کوتاه «جف جانز» بر آن مجموعه می باشد و همچنین بعد از حوادثی که در قسمت قبل اتفاق افتاد خواندن آن وانشات ضروری می باشد.
در قسمت قبل دیدیم که سوپرمن صاحب اقتدار و قدرت جدیدی شده می باشد. قدرتی به نام «ابر انفجار Super Flare». آن اقتدار و قدرت شبیه آن هم «دید حرارتی Heat Vision» می باشد با آن تفاوت که در اینجا به جای آنکه چشمهای سوپرمن انرژی ذخیره شدهی خورشید را آزاد کند، تمام سلولهایش آن انرژی را آزاد کرده و همچنین انفجار مهیبی به راه میاندازند. البته آن اقتدار و قدرت بهایی نیز دارد و همچنین بعد از هر بار بهره بری و استفاده سوپرمن تا مدتی بدون هیچ قدرتی خواهد بود. درست مثل یک انسان. او همچنین بعد از آن هم هویت خود را جهت جیمی اولسن فاش میکند و همچنین ادامهی ماجرا در آن قسمت اتفاق میافتد: سوپرمن بدون اقتدار و قدرت و همچنین جیمی اولسون یک روز تمام با هم.
خب برگردیم سراغ کمیک. نقطه نیرو اصلی آن کمیک آن می باشد که جف جانز به زیبایی ذات سوپرمن را به تصویر میکشد. دیالوگهایی که در حین پیادهروی بین او و همچنین جیمی اولسن رد و همچنین بدل میمی شود به خوبی شخصیت سوپرمن را توصیف میکند. سوپرمنی که دائما سعی داشته تا خود را یکی از انسانها جا بزند و همچنین مثل آن همها باشد. سوپرمنی که بدون اقتدار و قدرتهای خود پسر بچهای را از سقوط نجات میدهد و همچنین به زخمی شدن اهمیتی نمیدهد. البته آن قسمت کمی کلیشهای می باشد ولی میقدرت از آن هم چشمپوشی کرد. نقطهی آخر کمیک آنجائیست که در کوچهای گروگانگیریای رخ میدهد و همچنین اشخاص پلیس دورتادور گروگان گیر را محاصره میکنند تا آنکه سوپرمن سر میرسد. صحنهای می باشد خیلی زیاد زیبا. سوپرمن که دیگر ضد گلوله تفنگ نیست با خونسردی با گروگانگیر صحبت میکند و همچنین او را به آرامش دعوت میکند و همچنین بعد از چند صفحهی دلهرهآور و همچنین خارقالعاده اوضاع خاتمه مییابد. در اینجاست که فرق بتمن و همچنین سوپرمن را در میابیم. در صورتی که بتمن در اینجا حضور داشت احتمالاً بدون هیچ اخطاری به روی گروگانگیر بختپریده میپرید و همچنین او را با یک ضربه از پا در میآورد ولی سوپرمن اینگونه نیست. هرچه باشد او نماد امید می باشد و همچنین چه شکستناپذیر باشد چه نه، باز هم به کمک دیگران میشتابد.
برویم سراغ طراحیهای جان رومیتا جونیور. بعد از آنکه آدم چند کمیک با طراحی او مثل «اردنگی Kick-a$$» میخواند دیگر به طراحیها و همچنین سبک او عادت میکند و همچنین زیاد به کار او اشکال نمیگیرد. ولی واقعیت و حقیقت آن می باشد که رومیتا در کشیدن آناتومی بدن مشکل دارد و همچنین چند جا واقعاً طراحیهایش آزاردهنده میمی شود. من به شخصه ترجیح میدادم که چنین داستان زیبایی را با طراحیهای کس غیره ای همچون آردیان سیاف (طراح کمیک «بتمن – سوپرمن») بخوانم.
آن آخرین شمارهی جف جانز بر روی آن کمیک بود و همچنین در شمارهی بعدی شخص غیره ای نویسندگی کمیک را به عهده خواهد داشت و همچنین طراحی نیز همچنان به دستی رومیتا خواهد بود. آن قسمت که خداحافظی جانز با آن کمیک می باشد را به هیچ وجه از دست ندهید.
– …چه حسی داشت که جهت یه روز انسان باشی؟
– راستشو بخوای، جیم…اونقدری که فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن میکردم فرق نداشت.
– بهت که گفته بودم.
فرزان رحمانی
۹ از ۱۰
———–
بارها در فرومهای مرتبط به ادبیات مصور دیدن کردهام که تعداد کثیری از کاربران کرکتر “سوپرمن” را متهم به نداشتن مفهوم و همچنین داستان میکنند. گویی تنها موجودی قدرتمند می باشد که با آن هم ایدئولوژی خوب بودن کودکانه شهروندان و مردم شهر را نجات میدهد؛ آنکه تمام چیزی که جهت عرضه کردن دارد، باحال بودن دید اکس-ری و همچنین شنلهای ملتحباش می باشد.
ولی باید توجه داشت آیا واقعاً همینطور می باشد؟ سوپرمن تنها و فقط یک پیش آهنگ آبی غول پیکر می باشد؟
در آخرین شماره از مجموعه کمیک “سوپرمن”، جف جانز سعی دارد تا به آن دیدگاه های بلاهتوار که از روی کوته فکری نشات میگیرند خاتمه دهد. کلارک کنتی را فرض کنید که تمام اقتدار و قدرتهای کریپتونایتیاش را از دست داده و همچنین جهت نجات دادن کودکی که در حال افتادن از یک درخت می باشد بایستی و حتما مثل یک انسان عادی درمیان برفها شیرجه بزند. شخصیت کلارک کنت سال شمسیهاست که حرفهای بسیاری جهت گفتن دارد… حرفهایی مشخصاً بغایت دوست داشتنی و جذابتر و همچنین مسحور کننده تر از مشتهای سنگین و همچنین چشمهای آتشیناش می باشد… حرفهایی که او را به یکی از عمیقترین کرکترهای دنیای دیسی بدل میسازد.
“تو فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن کردی تنها دلیل من جهت ایستادن جلوی اسلحههای تفنگ اینه که ضد گلوله تفنگام؟!”
کامیاب قربانپور
۶ از ۱۰
———————————–
Swamp Thing #39
- نویسنده: Charles Soule
- طراح: Jesus Saiz
- ناشر: DC Comics
«موجود باتلاق»، از معدود کمیکهای دیسی که از ابتدای انتشارش نویسندگان چندانی عوض نکرده می باشد. در واقعیت و حقیقت آن عنوان تنها دو نویسنده داشته می باشد. «اسکات اسنایدر» نویسندهی مطرح عنوان «بتمن» و همچنین «چارلز سول» نویسندهی مطرح عناوینی زیرا و به درستی که «سوپرمن/ واندروومن» و همچنین «شیهالک».
در قسمتهای قبل شاهد آن بودیم که «الک هالند» پارلمان درختان را نابود کرد و همچنین قدرتشان را گرفت. بعد از آن هم «آنتون آرکین» از زندان خود گریز و فرار کرد و همچنین با آواتار پارلمان جدید و تو و تازهی ماشینها متحد شد. بعد از آن هم «بانو علف» سابق که اینک آواتار ماشینها می باشد کلونی از «الک هالند» درست میکند و همچنین به سراغ «الک هالند» واقعی میفرستد و همچنین مستقیماً به «سبز» حمله میکند. «موجود باتلاق» در نبرد شکست میخورد و همچنین اوضاع بغرنج میمی شود.
بعد از آمدن «چارلز سول» بر سر آن عنوان یکی از چیزهایی که تغییر کرد، ارتباط و رابطهی موجود باتلاق با پارلمان درختان بود. در آرکهای قبلی عموماً شاهد آن بودیم که پارلمان از آواتار خود حمایت میکنند ولی در داستانهای چارلز سول ارتباط و رابطهی موجود باتلاق و همچنین پارلمان دچار کشمکش و همچنین تنش میمی شود و همچنین در نهایت نیز ابتدا پارلمان و همچنین سپس موجود باتلاق به یکدیگر خیانت میکنند. آن یکی از ویژگیهای مثبت ران سول بر آن کمیک می باشد ولی از آنجایی که پارلمان موقتاً از داستان حذف میمی شود ایراد مجموعه شروع میمی شود. اصلاً همینکه موجود باتلاق اقتدار و قدرت پارلمان را از آن همها بگیرد خود جای تامل دارد دیگر چه برسد به ظهور یک اقتدار و قدرت جدید از طرف ماشینها. آنکه سول اقتدار و قدرت غیره ای به غیر از «سبز»، «قرمز» و همچنین «فساد» معرفی کرد کمی لوس و همچنین غیرضروری به نظر میآید و همچنین شاید به نوعی نشان میدهد که نتوانسته شرور مناسبی جهت ادامهی داستانش پیدا کند. البته سول پیش از آن نیز اقتدار و قدرت قلمرو قارچها و همچنین آواتارش را معرفی کرده بود ولی از آنجا که حضور آن اقتدار و قدرت کوتاه بود ایراد ویژه ای نمیقدرت از آن هم گرفت. البته شایان ذکر می باشد که آن اقتدار و قدرت حضور موثر و همچنین جالبی در آرک قبلی داشت و همچنین نباید آن هم را از علل ضعف کمیک دانست.
بازگشت «بانو علف» انتقامجو به داستان توئیست خوبی بود ولی آنکه او هم اقتدار و قدرت پارلمان خود را بگیرد اصلاً قابل باور نیست و همچنین خوب در نیامده می باشد. به غیر از آن سول عادت دارد که جهت قوی نشان دادن شرور داستان اقتدار و قدرت موجود باتلاق را کم کند. جذاب و جالب آنکه در آرکهای قبلی خود سول بر عظیم بودن اقتدار و قدرت موجود باتلاق اصرار داشت و همچنین خیلی زیاد در آن مورد وقت صرف کرده بود ولی در اینجا او همچنین به سادگی تسلیم میمی شود.
در آن قسمت همچنین و علاوه بر آنها بعضاً شاهد دیالوگهای ضعیفی هستیم. دیالوگهایی که بین موجود باتلاق و همچنین «ابیگیل آرکین» رد و همچنین بدل میمی شود یا دیالوگهایی که «جان کنستانتین» به زبان میآورد. و همچنین البته به غیر از آن بد نیست به حضور ضعیف کنستانتین در آن قسمت نیز اشارهای کنیم.
هرچند در آن قسمت شاهد ضعفهایی بودیم ولی فراموش نکنیم که آن عنوان هنوز هم جزو بهترینهای دیسی می باشد. شاید در بعضی قسمتها آن کمیک ناامیدتان کند (که مطمئنم آنقدر بد نیست که اینگونه می شود) و همچنین بعضی ضعفها چشمتان را بزند، ولی فرصت غیره ای به آن هم بدهید و همچنین مطمئن باشید که دوباره به آخر برمیگردد.
فرزان رحمانی
۷ از ۱۰
———————————–
Batman #40
- نویسنده: Scott Snyder
- طراح: Greg Capullo
- ناشر: DC Comics
شکی نیست که آرک Engame ضعیفترین آرک بتمن اسنایدر بود ولی باید توجه داشت با یک پایان عالی و همچنین تراژیک همه ضعفهایش محو میشوند. راستش آنبار قرار نیست بگویم که چقدر در مجموع آن آرک از روایت بد اسنایدر ناراضی بودم، مونولوگ شروع داستان همچنان خوب نیست، همکاری بتمن و همچنین دشمنانش جهت نابودی جوکر هم به همین منوال ولی باید توجه داشت هر چقدر آنها خوب نبودند پایانبندی با آن هم دیدن کردن و نمایشنامه غمبار بدجوری به دلتان مینشیند و همچنین با چیزهایی که در قبل در تمام مبارزات پایانی بتمن و همچنین… (ادامه نوشته)
———————————–
Spider-Gwen #3
- نویسنده: Jason Latour
- طراح: Robbi Rodriguez
- ناشر: Marvel Comics
شخصیت جدید دنیای عنکبوت ها به طرز شگفت آوری دوست داشتنی و جذاب می باشد. دوست داشتنی و جذاب در طراحی شخصیت، طراحی لباس، طراحی دنیای موازیاش (دنیایی که پیتر پارکرش به لیزرد تغییر پیدا کردن شده و همچنین توسط گوئن کشته شده، دنیایی که فرانک کستلش افسر پلیس می باشد یا مت مرداکش وکیل کینگپین)، طراحی کاراکترهای مکمل و همچنین در طراحی درست نویسنده و همچنین طراح داستان.
قسمت سوم آن سری با مونولوگی زیبا از گوئن در مورد پدرش آغاز میمی شود. مکالمهای پدر و همچنین دختری به طرز زیبایی به دیدن کردن و نمایش گذاشته میمی شود، دشمن شخصیت اصلی وارد آن مکالمه میمی شود و همچنین چند صفحهای هم اکشن نفسگیر چاشنی نهایی قسمت سوم اسپایدرگوئن می باشد.
در آن کمیک خبری از ارتباط و رابطه گوئن و همچنین پیتر پارکر نیست ولی باید توجه داشت حضور پیتر در تمام طول داستان و همچنین نقشش در زندگی گوئن و همچنین نیمه گمشده او کاملا مشهود می باشد. همچنین عمو بن در آن قسمت سورپرایز بزرگی بود که درست به موقع حضورش به دیدن کردن و نمایش دخل و درآمد.
اگرچه در مجموع سری اسپایدرگوئن شباهت های بسیاری با دنیای آشنای پیتر پارکر دارد ولی باید توجه داشت جیسون لاتور با یونیورس یگانهاش و همچنین کاراکترهایی که در دنیای اصلی نیستند به همراه طراحیهای رابی رودریگز روایتی خیلی زیاد خوب تا به اینجای کار ارائه داده که به هر خواننده جدید و تو و تازه و همچنین قدیمی دنیای مارول پیشنهاد میمی شود.
مهران فلاح
۹٫۵ از ۱۰
———————————–
Injustice: Gods Among Us #19
- نویسنده: Brian Buccellato
- طراح: Bruno Redondo و همچنین Juan Albarran
- ناشر: DC Comics
کمیک «بیعدالتی: خدایان در میان ما» کمیکی می باشد که ادامه دهندهی راه بازی محوبی به همین نام میباشد. احتمالاً همهی تو با آن عنوان آشنایید. ابرقهرمانانی که به دو دسته تقسیم میشوند و همچنین با یکدیگر به نبرد میپردازند. فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن میکنم آن مجموعه جزو اولین کمیکهای دیجیتالی دی سی بوده می باشد.
در سال شمسی سوم آن مجموعه میبینیم که هنوز هم ابرقهرمانان در جنگ خواهند بود. ولی آن بار شرایط اندکی فرق کرده می باشد. آن بار پای دنیای جادویی نیز باز شده می باشد و همچنین شاهد حضور جان کنستانتین، شبح، زاتانا، ترایگون، اتریگان و همچنین … هستیم ولی خب هنوز هم شاهد آن هم تمی هستیم که در دو فصل قبل شاهدش بودیم: بتمن علیه سوپرمن.
پیش از آن نویسندگی آن عنوان به دستی «تام تیلور» بود ولی آنکه نویسندهی «کمیکهای کارآگاهی» و همچنین «فلش» یعنی «برایان بوچلاتو» بر سر آن کمیک آمده تا شاید روح جدید و تو و تازهای در کالبد آن کمیک بدمد. ولی بایستی و حتما گفت که بوچلاتو نیز به توفیقی دست نیافته می باشد. ولی باید توجه داشت در صورتی که بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم آن کمیک هیچوقت به دنبال آن نبوده که یک اثر برجسته باشد. آن کمیک از آن هم ابتدا نیز آن هم برگ آشنای جدال قهرمانان را پیش کشید و همچنین از آن هم ابتدا به جای آنکه به دنبال یک داستان خوب باشد، خواننده را با ایدهها و همچنین اتفاقات غیرمنتظره بمباران کرد. اتفاقاتی که شاید در حالت عادی هیچ گاه اتفاق نمیافتادند. مثلاً اینه سوپرمن با سینسترو همکاری کند یا نایتوینگ تغییر پیدا کردن به ددمن می شود. مطمئناً خوانندگان آن کمیک بیش از آنکه به دنبال کمیکی خوب باشند اکثرا و بیشتر از روی کنجکاوی و همچنین طرفداری آن کمیک را دنبال میکنند. و همچنین البته توئیستهایی که در پایان هر قسمت نویسنده رو میکند نیز در آن امر بیتاثیر نبوده می باشد. «بیعدالتی: خدایان در میان ما» شباهتهایی با کمیکهایی کلاسیک و همچنین از آن دست مثل «شروع سلطنت»، «پسر سرخ» و همچنین حتی «جنگ داخلی» دارد ولی مورد بهره بری و استفاده و نیاز ضروری به ذکر نیست که بگوییم آن کجا و همچنین آن همها کجا. چه از لحاظ نویسندگی و همچنین چه از لحاظ طراحی که گویا طراح «بیعدالتی» اصولاً به پنلبندی اعتقادی ندارد و همچنین با کمترین پنل ممکن صفحات را میکشد.
در کل آنکه تنها و فقط هنگام و زمانی که به سراغ آن کمیک بروید که وقت آزاد دارید. هرچند خواندن آن کمیک وقت چندانی از تو نمیگیرد ولی سعی کنید الویتتان را جهت کمیکهای بهتر بگذارید.
فرزان رحمانی
۴٫۵ از ۱۰
———————————–
All-New Hawkeye #3
- نویسنده: Jeff Lemire
- طراح: Ramon Perez
- ناشر: Marvel Comics
هاکای جدید اگرچه در حد شاهکار فرکشن نیست ولی باید توجه داشت مهم ترین ویژگی اش آن می باشد که امضای نویسنده جدید کار یعنی جف لمیر را پای خود دارد. نویسنده ای که با دیدن کردن و نمایش خوبش جهت کمان دار دی سی حالا به سراغ کمان دار مارول آمده تا ناخودآگاه مجبور به مقایسه آن دو کار شویم.
در قسمت سوم کمیک ارتباط بین قبل و همچنین حال سبک جالبی از آب درآورده ولی باید توجه داشت چندان مثل قسمت های قبل فلش بک ها به اتفاقات حال زنجیر نیستند و همچنین کمی در روایت دچار سردرگمی می باشد. همچنین و علاوه بر آن هم ارتباط و رابطه کلینت و همچنین کیت خیلی زیاد اکثرا و بیشتر از سری فرکشن می باشد و همچنین حتی نقش کیت در قالب هاکای پررنگ تر می باشد. بالاخره بعد از ۳ قسمت لوکیشن آشنای آن سری یعنی منزل و خانه کلینت و همچنین سگ محبوبش ذوق زده تان می کند.
طراح کار رامون پرز که عمده شهرتش مدیون کارهایی می باشد که در آرکایا کرده با تلفیق دو سبک کاری اش و همچنین دیدن کردن و نمایش زمان حال و همچنین فلش بک ها چیزی فوق العاده ساخته که مقایسه هر دو کار از نظر طراحی و همچنین حتی رنگ زنی ذهنیتی از حضور دو طراح متغایر و متفاوت در کمیک میدهد که به هیچ وجه آن روش نیست.
اگرچه تا بحال سری هاکای به خوبی کار فرکشن نبوده (مقایسه آن ۲ کار اشتباه ولی باید توجه داشت اجتناب ناپذیر می باشد) ولی باید توجه داشت در مقایسه با کارهای بد سوپرهیرویی جف لمیر آن کارش از آن هم خوب هاست که قطعا جذبتان می کند. طراحی کار با آن که در آن قسمت ضعفهایی دارد باز هم جای حرفی باقی نمیگذارد.
مهران فلاح
۸ از ۱۰
———————————–
Batman: Arkham Knight #4
- نویسنده: Scott Snyder
- طراح: Greg Capullo
- ناشر: DC Comics
زمان بسیاری تا عرضهی بازی جدید شرکت راک استدی، یعنی “بتمن: شوالیهی آرکهام” باقی نمانده. و همچنین تا امروز چهار شماره از مجموعه کمیک آن بازی نشر یافته شده شده -و همچنین علی رغم دو مجموعه کمیک “شهرستان آکهام” و همچنین “تیمارستان آرکهام” که آثار نه چندان با کیفیت و همچنین ارزشمندی بودند- و همچنین توانسته تمام خوانندگان و همچنین منتقدین را بر روی صندلیهای خود میخکوب کند.
در سه شمارهی اول از آن کار، قلم پیتر جی. توماسی به شکلی ماهرانه دنیای تیره و همچنین تار گاتهام را بعد از مردن و مرگ جوکر به تصویر کشید و همچنین با موفقیت توانسته بود بیش از پیش ما را با کرکتر مرموز “شوالیهی آرکهام” آشنا کند.
ولی باید توجه داشت حالا در آرک جدید “بتمن: شوالیهی آرکهام” ما با زبان خود جوکر به سفری کوتاه در عمق شخصتِ بزرگترین و همچنین دیوانه ترین دشمن گاتهام میرویم.
درک شخصیت جوکر و همچنین نوشتن دیالوگ جهت او همچنین یکی از بزرگترین چالشهای هر نویسنده ایست. حتی نوشتن چند دیالوگ انگشت شمار میتواند به کابوسی غریب مبدل گردد ولی باید توجه داشت توماسی با وزنهای چند برابر پهناور و بزرگتر روبرو می باشد. او در آن شماره، مونولوگ و همچنین دیالوگهای فراوانی را از زبان جوکر مینویسند.
بعضاً لحن و همچنین جوکهایش را به نحو احسن ازاب درمیاورد و همچنین بعضاً در آن هم ناکام میماند ولی باید توجه داشت در صورتی که بخواهیم بطور کلی در ارتباط و رابطه با کار او قضاوت کنیم بایستی و حتما کلمه “قابل تحسین” را بکار ببریم.
کامیاب قربانپور
۷ از ۱۰
———————————–
Hawkeye #21
- نویسنده: Matt Fraction
- طراح: David Aja
- ناشر: Marvel Comics
هاکای، دورهی جدیدی از روایت داستان گویی مصور و همچنین حتا ابداع سبک های بدیع در ترکیببندی و همچنین پنل بندی مدرن در آن رسانه می باشد. هاکای با آنکه فرمی غیر یکنواخت و همچنین محدود به یک دایره خاص در تعریف داستانش داشت (آن نوشته تنها قسمتهایی که فرکشن و همچنین آجا به روایت داستان کلینت بارتون پرداخته می باشد را ملاک قرار داده) ولی باید توجه داشت عنوانی می باشد که تا سالیان در ذهنها حک خواهد شد. بدون اغراق میگویم شمارههای ۱۱ (قسمتی که تمام روایت از دید یک سگ می باشد) و همچنین ۱۹ (قسمتی که کلینت بارتون شنواییاش را از دست داده و همچنین اکثر دیالوگها با… (ادامه نوشته)
———————————–
Fight Club #2
- نویسنده: Scott Snyder
- طراح: Greg Capullo
- ناشر: DC Comics
جذاب و جالب می باشد که نام چارلز مایکل پالانیک نویسنده محبوب آمریکایی را بروی عنوانی ببینیم که آنبار تنها و فقط نثر روایی نیست. فایت کلاب او تا اوایل سال شمسی ۹۸ در ردهی برترین کتابهای کتابخانههای ایالت متحدهی امریکا باقی ماند و همچنین کمی بعد هنگام و زمانی که«دیوید فینچر» فیلمی براساس آن داستان ساخت، دوباره آن کتاب به لیست پرفروشترینهای آمازون راه یافت. دیوید فینچر فیلم دیدنی و جذاب فایت کلاب را با حضور چهرههایی همچون «برد پیت» و همچنین «ادوارد نورتن» ساخت، بااینحال پایان فیلم دیدنی و جذاب و همچنین رمان چندان شباهتی به یکدیگر ندارد و همچنین کارگردان و همچنین نویسنده هر یک راه خود را رفتهاند چیزی که در عنوان دوم پالانیک و همچنین عنوان اول مصورش از آن رمان شاهدش هستیم. ۱۰ سال شمسی از زمان پروژه مایهم میگذرد راوی دیگر تایلر دردن نیست حالا به شخصیت غیره ای تغییر پیدا کردن شده. سباستین. مارلا سینگر همسر اوست و همچنین یک فرزند هم دارند ولی باید توجه داشت چیزی که بیخوابیهای سباستین و همچنین درمانهای او را بدتر میکند بازگشت تایلر می باشد. آن کمیک همچنین و علاوه بر آن که به لطف طراحیهای خوب کامرون استوآرت لحن ویژه خود را در داستانسرایی دارد ادامهی خوبی جهت رمان می باشد. جایی که حتی در قسمت دوم چیزی شبیه به صحنه مشت کاراکتر اصلی به گوش تایلر هم تکرار میمی شود ولی باید توجه داشت آنبار توسط مارلا. تمام تیم در تصویرسازی یک عنوان نثر به چیزی در قالب کمیک کار بزرگی نموده اند. تنها ضعف کاراکتر را میمی شود در شخصیت نه چندان کاریزماتیک تایلر که جزئی از آن شخصیت بایستی و حتما باشد دید. تایلر داستان اکثرا و بیشتر نقش بدمن داستان را دارد.
قسمت دوم از همه نظر عالی می باشد. طراحی، رنگزنی، خلاقیت در چینش پنلها و همچنین فرم روایی متغایر و متفاوت.
آن کمیک فرصت خوبی جهت پالانیک می باشد تا ایدههایی که در رمان نتوانست پیاده کند را با همراهی استوآرت به تصویر بکشد. چیزی که به تو توصیه میمی شود آن می باشد:
در صورتی که رمان را خواندهاید قطعا خواندن کمیک لطف بزرگی در حق خودتان می باشد ولی باید توجه داشت بدون پیش بارهی داستان اصلی به هیچ وجه به سراغ کمیک نروید، زیرا و به درستی که چیزی عایدتان نمیمی شود.
مهران فلاح
۹٫۵ از ۱۰
———————————–
Detective Comics: Endgame
- نویسنده: Peter J. Tomasi
- طراح: Art Thibert, Viktor Bogdanovic
- ناشر: DC Comics
آرک “بازی نهایی” اسکات اسنایدر طبق معمول سرو صدای بسیاری به پا کرده و همچنین سعی دارد بعنوان یک اتفاق تاثیر گذار در دنیای بتمن، دیگر آثار دیسی را نیز تحتالشعاع خود قرار دهد. کمیکهای کاراگاهی اولین مجموعهای می باشد که شمارهی ویژهای مختص به “بازی نهایی” نشر یافته شده کرده. ولی باید توجه داشت مشخصاً آن شماره با بیمیلی نوشته و همچنین پیاده سازی شده؛ گویی که نویسنده صرفاً از روی رفع تکلیف آن هم را به رشته تحریر دراورده.
جوکر، شاهزادهی جنایت با بهره بری و استفاده از سم مشهوری که در بتمن با آن هم آشنایی پیدا کردیم، تمام گاتام را مسموم کرده و همچنین شهرستان بیشباهت به “واکینگ دد” ایمیج نشده! البته بهره بری و استفاده و همچنین تقلید عجیبِ آن شماره از “واکینگ دد” صرفاً به آن جا ختم نمیمی شود.
جوانی درمیان آن آخرالزمان مجانین سعی دارد تا مادر گمگشتهی خود را پیدا کند و همچنین در امتداد آن هدف با تیمی از جوانان ماهر و همچنین خوش قلب روبرو میمی شود که هرکاری جهت کمک کردن به او میکنند!
شماره ویژهی کمیکهای کاراگاهی داستانی کلیشه و همچنین بیارزش را روایت میکند که با بهره بری و استفاده از چاشنیهای متنوع و گوناگون و مختلف -نظیر بهره بری و استفادهی بیمورد از بتوومن و همچنین خاندان خفاش در کمیک- سعی دارد آن هم را دوست داشتنی و جذاب جلوه دهد و همچنین خوانندگان را تا آخرین لحظه نگه دارد.
“در صورتی که شبیه اونا (زامبیها) بشیم شاید بتونیم بینشون حرکت کنیم!”
آن دیالوگ آشنا نیست؟
کامیاب قربانپور
۲ از ۱۰
———————————–
Old Man Logan #2
- نویسنده: Brian Michael Bendis
- طراح: Andrea Sorrentino
- ناشر: Marvel Comics
به لطف روایت جدید و تو و تازه مارول از کمیکهایش فرصتی پیش آمده تا آن کمپانی گذری به داستانهای قبلاش بزند و همچنین سریهای جدیدی را با بهره بری و استفاده از آن هم عناوین روانه بازار کند. یکی از مهمترین آن عناوین عنوان «لوگان پیر» می باشد. نقطهای که آن هم ابتدا نظرتان را جلب میکند خشونت کار می باشد، چیزی که بندیس در مورد درجه سنی کمیک سعی دارد نشان دهد نزدیک بودن درجه سنی به کمیک میلار می باشد که البته چند درجه از آن هم کتاب و همچنین کمیکهایی که میلار مینویسد لطیفتر می باشد.
ساختمان داستان آن هم چیزی می باشد که در سری اصلی دیدهایم ولی باید توجه داشت آنبار لوگان ۵۰ سال شمسی پیش از اتفاقات کمیک همه افراد ایکسمن را کشتن و قتل عام کرده و همچنین حالا به همراه دختر لوک کیج یعنی دنیله و همچنین فرزند نوزادی که در سری اصلی از نوادگان هالک با خود آورد زندگی میکند. سفر کاراکتر اصلی دقیقا از جایی آغاز میمی شود که لوگان بصورت اتفاقی ماسک اولتران را پیدا میکند، روباتی که سالیان خیلی زیاد دور دشمن لوگان و همچنین هم تیمیهایش بوده و همچنین حالا شخصیت ما کنجکاو می باشد تا بداند آن ماسک از کجا آمده و همچنین به دنبال منشاء دیگر روباتهای اولتران بگردد. انگیزهای که چندان هم جهت شروع یک ماجراجویی قوی نیست. در ادامه داستان و همچنین در قسمت دوم با روایت عجیب و همچنین غریب و همچنین همیشگی بندیس از کاراکترهای نام آشنا آن بار در دنیای موازی لوگان پیر سر و همچنین کار داریم. در صورتی که مولتی ورسهای بندیس را خوانده باشید به خصوص سفری که اخیرا جهت کاراکتر ایوا بل در سالیانه کمیکهای اکس من نوشته (کاری که فضایش با طراحی اندریا سورنتینو خیلی زیاد به همین کار شبیه می باشد) بایستی و حتما بدانید که او علاقه بسیاری به بهره بری و استفاده از کاراکترهایی مهمان در آن نوع داستانسرایی دارد ولی باید توجه داشت متأسفانه در آن کمیک تا به اینجای کار اکثر آن شخصیتها نه تنها نقش کلیدی در داستان نداشتهاند بلکه اکثرا و بیشتر بخشی زائد در روایت به وجود آوردهاند، کاری که در پایان بندی یک مینی سری اشتباه می باشد.
طراحیهای سورنتینو به واقع پیشرفت خیلی زیاد چشمگیری در تمام مدت فعالیتش داشته. حالا همچنین و علاوه بر سبک خاصش هر کاراکتر پرتره مختص خودش را دارد. فضاسازی کار با تم غرب وحشی نشان از موفقیت آن طراح با استعداد در دیدن کردن و نمایش آن فضاها دارد که به شخصه خیلی زیاد مشتاقم تا آن فضا را در کمیکی با داستانی بهتر ببینم. رنگآمیزی کار نیز خیلی زیاد قابل تحسین می باشد و همچنین تأثیر بسیاری در بهتر شدن فضای کار داشته می باشد.
لوگان پیر را میمی شود یک ادامه ناموفق از سری اصلی و همچنین یک کمیک متوسط با داستانی نه چندان دندانگیر و همچنین البته طرحهایی خیرهکننده و همچنین اکشن که قطعا دلیل جذابیت کمیک خواهند بود دانست.
مهران فلاح
۶ از ۱۰
———————————–
Convergence #8
- نویسندگان: Jeff King & Scott Lobdell
- طراح: Stephen Segovia, Carlo Pagulayan, Eduardo Pansica & Ethan Van Sciver
- ناشر: DC Comics
سرانجام بعد از دو ماه رویداد ۸ قسمتی همگرایی به پایان رسید. تبلیغات گستردهای جهت آن عنوان انجام شده بود که باعث شده بود بسیاری شامل خودم باور کنند که آن رویداد چیزی در حد «بحران Crisis» ها خواهد بود و همچنین بعد از آن کمیک بسیاری از چیزها در دنیای دیسی تغییر می کند. ولی علی رغم پیشبینیها آن عنوان آن هم چیزی نبود که خیلیها انتظار داشتند و همچنین نه در اوضاع شخصیتها دگرگونی و تغییری گذاشت و همچنین نه داستان حماسی ویژه ای را تعریف کرد. شاید از آن هم ابتدا و همچنین با در نظر گرفتن فرمت معمولی ۲۱ صفحهای آن کمک میشد آن را حدس زد.
برویم سر وقت خود کمیک. همگرایی چیست و همچنین در آن هشت قسمت چه اتفاقی افتاد؟ برینیاک بعد از دسترسی به نقطهی… (ادامه نوشته)
———————————–
Batman #41
- نویسنده: Scott Snyder
- طراح: Greg Capullo
- ناشر: DC Comics
نقطه: آن نوشته ممکن می باشد فاش کنندهی جزئیات باشد.
در آنکه اسنایدر یکی از بهترین رانهای بتمن را تا بحال نوشته شکی نیست، چیزی که با طراحیهای فوقالعاده گرگ کاپولو توانسته بود مخاطبان جدید و همچنین قدیمی بسیاری را پای آن سری نگه دارد. چیزی که مسئولین دیسی را از هر لحاظ مجاب کرد تا دست اسنایدر را جهت روایت آن سری باز بگذارند تا او بزرگترین ریسک داستانی را بکند: مردن و مرگ بتمن و همچنین جایگذاری کمیسر گوردون در نقش او.
بتمن جدید ما آنبار نه تنها از تجهیزات پیشرفته بهره بری و استفاده میکند بلکه در کنار آن هم حمایت حکومت را هم دارد و همچنین از همه مهمتر خودش به یک پلیس آهنی پیشرفته (یا به قول گوردون روبوبَت بانی) تغییر پیدا کردن شده، نورافکن بتمن آنبار به جای آسمان بروی زمین میتابد، غارش آپارتمانی می باشد که با تمامی امکانات حکومت در اختیارش گذاشته، جولیا پری (دختر آلفرد) نقش اوراکل داستان را ایفا میکند و همچنین فراتر از همهی آنها بروس وین زنده می باشد!
آن همروش که از توضیحات بالا متوجه شدید آرک جدید بتمن تغییر لحن بزرگی می باشد، دنیای جدید بتمن آشنا ولی باید توجه داشت بطور واضحی متغایر و متفاوت می باشد. طرفداران پر و همچنین پا قرص بتمن شاید کمی به بازیگر جدید آن نقش بیمیلی کنند که آن جهت خالقان کار چالش بزرگی می باشد. بایستی و حتما دید آیا از آن چالش موفق بیرون میآیند یا خیر.
مهران فلاح
۷٫۵ از ۱۰
———————————–
Secret Wars #4
- نویسنده: Jonathan Hickman
- طراح: Esad Ribic
- ناشر: Marvel Comics
نقطه: آن نوشته ممکن می باشد فاش کنندهی جزئیات باشد.
جنگهای پنهان بالاخره نشر یافته شده شد و همچنین چقدر هم زود ۴ قسمت آن هم گذشت. رویدادی متغایر و متفاوت از آن همچه که در رویدادهای ضعیف اخیر مارول دیدیم. متغایر و متفاوت در هدف نشر و همچنین متغایر و متفاوت در روایت داستانی خوبش تا به آنجا. مهمترین هدف از نشر آن سری نابودی دنیاهای موازی مارول بود. چیزی که شاید روزی یکی از آرزوهای من بوده و همچنین حالا به واقعیت میپیوندد. رویدادی که آنبار با برنامه جذاب و جالب و خوب منظمتری در کمیکهای Avengers و همچنین New Avengers پایهریزی شد. دیگر با سوژههای تکراری نجات دنیا و همچنین مبارزه تو تیم ابرقدرت و همچنین یا نبرد خیر و همچنین شر طرف نیستیم. آنبار پیشامد جدید نجات گونهی خاص انسانها و همچنین بالطبع نابودی بخشی از آن نژاد می باشد. قسمت اول جایی می باشد که دقیقا آن سری را با پایان دو سری کمیک Avengers و همچنین New Avengers ربط میدهد، ناگفته نماند همین موضوع کمی خوانندگان جدید را سردرگم میکند. در جنگهای پنهان با دنیایی وسیعتر و همچنین شخصیتپردازیهایی فوقالعاده طرف هستید. دنیایی به نام Battleworld که تنها خدای حکمرانش یک فرد یا شخص می باشد، دووم.
آن دنیای واحدی می باشد که دووم و همچنین کلانترش و همچنین اطرافیانش آن هم را اداره میکنند. دنیایی کالت و همچنین عجیب که جاناتان هیکمن تا بدین جای کار خیلی زیاد زیبا به تصویر کشیده. مهمترین مردمانی که به خدای جدیدشان نظر پیدا نموده اند خدایان آزگاردی خواهند بود که حالا تمام و همچنین کمال بنده دووم شدهاند و همچنین عدالتش را اجرا میکنند. ساختار نوشتهها عالی می باشد ولی باید توجه داشت چیزی که کمی مشکلساز می باشد شاخ و همچنین برگ بسیاری می باشد که هیکمن به یک مینی سری ۸ قسمتی داده، دنیایی که او در Battleworld ساخته به قدری وسیع می باشد که نابودشدن به یکبارهاش کمی غیرمنطقی جلوه میکند (البته احتمالا آن آن هم دنیای آرمانی باشد که مارول کاراکترهای سریهای جدیدش را گرد هم میآورد).
قسمت چهارم آن سری به معنای واقعی کلمه عالی می باشد. رویارویی ریچارز و همچنین دووم دو دشمن قدیمی حالا در دنیایی که دووم خداییاش را میکند. عطش مخاطب جهت یک مبارزه عالی از نوع رویدادهای همیشگی مارول بالاخره در آن قسمت برطرف میمی شود، البته تنها و فقط کمی از آن هم.
انتخاب ایساد ریبیک به عنوان طراح کار حرکت خیلی زیاد هوشمندانهای از سوی مارول بود. طراحی که خیلی زیاد نزدیک به درک داستانگویی هیکمن عمل میکند ولی باید توجه داشت ضعفهایی در طراحی آن کار می باشد که با کارهای خوبی که از ریبیک در قبل دیدهایم کمی نامعقول می باشد.
با آن که جنگهای پنهان پلات خیلی زیاد پیچیدهای دارد و همچنین جهت خوانندگان جدید فهمیدنش کمی سخت می باشد ولی باید توجه داشت یک هدف را تا به آنجا خیلی زیاد خوب دنبال کرده می باشد:
نابودی یونیورس مارول و همچنین ساخت دنیایی جدید.
مهران فلاح
۹ از ۱۰
———————————–
Constanine: Hellblazer #1
- نویسنده: Ming Doyle, James Tynion IV
- طراح: Riley Rossmo
- ناشر: DC Comics
کمیک با آن جملات شروع می می شود:
” ماجرا اون روش نیست که به نظر می رسه”
” ماجرای لعنتی دقیقاً همون طوریه که به نظر می رسه. آن کلک بحث و داستان می باشد. آن دائما کلک بحث و داستان می باشد”
و همچنین با آن جملات به نظر می رسد بلاخره کنستانتین از شر نفرین نیو ۵۲ و همچنین سریالش رها شده. مینگ دویل که اولین کارش را می نویسد( البته به آن علت که سابقاً طراح بوده می باشد. شاید طراحی هایش را در ران مبارز نوشته ی گرگ پک و همچنین از نشر والیانت دیده باشید) و همچنین ریلی روسمو اولین کارش را جهت دی سی می کشد( نگارنده سابق بر آن در فانتزی کمیک مطالبی در مورد کار های دیگر او شامل راسپوتین و همچنین برداشت نوشته می باشد. ضمن آن که او طراح مورد علاقه ی آن نگارنده می باشد) آن دو در کنار هم، با تک شماره ی نخست کنستانتین را دوباره به روزهای خوب خود بازگردانده اند.
تیم نویسنده ی مینگ دویل و همچنین جیمز تینیون به خوبی افسار داستان را در اختیار دارند و همچنین خوشبختانه به مانند سری نیو ۵۲ کنستانتین و همچنین همین روش سریالش ما شاهد یک فن فیکشن آماتوری از شخصیت جان کنستانتین نیستیم که به صورت تصادفی تعدادی از عناصر مرتبط به کمیک های قدیمی هل بلیزر را کنار هم می گذارد تا شاید دل مخاطب هم به صورت تصادفی به دست بیاید و همچنین راضی می شود.
پیشامد جدید ی مهم آن می باشد که نویسندگان کمیک بیش از هر چیز سعی می کنند داستانی خوب و همچنین شخصیت هایی دوست داشتنی و جذاب بسازند. چیزی که به نظر می رسد حداقل در شماره ی نخست کمیک به آن هم دست یافته اند. عجیب هم نیست که لحن داستان کمیک بیش از آن که به لحن عبوس یکی از هل بلیزر های قدیمی شباهت داشته باشد اکثرا و بیشتر یک کمدی سیاه با حضور جن گیری به نام جان کنستانتین و همچنین شبیه کارهای دیگر ایمیج ریلی روسمو مثل درام هیلر و همچنین راسپوتین می باشد.
در کنار متن خوب کمیک شاید بایستی و حتما به رنگ زنی های فوق العاده ی ایوان پلاسنتا هم اشاره کرد که همراه با ریلی روسمو مستقیم از کمیک راسپوتین به هل بلیزر نقل مکان کرده اند. رنگ های پلاسنتا در کنار آناتومی غریب کاراکتر ها و همچنین صحنه آرایی های شلوغ ریلی روسمو شکلی منحصر به فرد به کمیک داده می باشد.
در صورتی که سریال کنستانتین راضیتان نکرده. در صورتی که از کمیک های نیو ۵۲ کنستانتین تنها موفق شده آزارتان بدهد یا در صورتی که از طرفداران قدیمی هل بلیزر هستید یا حتی در صورتی که تا به حال کمیک هل بلیزر دست نگرفته اید و همچنین تنها طالب یک داستان دوست داشتنی و جذاب هستید آن کمیک را بخوانید زیرا و به درستی که احتمالاً لحظاتی لذت قسمت و بخش جهت تو رقم خواهد زد.
فرزاد خلیلیان
۹ از ۱۰
کپیرایت © ۲۰۱۵ فانتزیِ کمیک
هرگونه کپیبرداری بدون ذکر منبع مجاز نمیباشد.
نوشته شده در : مقالات – مقالات ۲ – نقد هفتگی کمیکها – نقد و همچنین بررسی کردن